میتوان تنها شد. . میتوان زار گریست ..میتوان دوست نداشت و دل عاشق آدم ها را زیر پاها له کرد ...میتوان چشمی را به هیاهوی جهان خیره گذاشت.. میتوان صدها بار علت غصه دل را فهمید... میتوان بد شد و بد دید و بد اندیشه نمود! آخرش هم تنها میتوان تنها رفت... با جهانی همه اندوه و غم و بدبختی... یادگاری؟ همه جا تلخی و سردی و غرور... فاتحه؟ خوب شد که رفت! عجب آدم بد خلقی بود! ولی ای کودک زیبای دلم، آن ور سکه تماشا دارد... (دکتر شریعتی)
سیاهی قلبها از زیادی گناهان است
و زیادی گناهان از فراموشی مرگ
و فراموشی مرگ از زیادی آرزوها
و زیادی آرزوها از دوست داشتن دنیا
و دوست داشتن دنیا در راس همه خطاهاست...